بررسی های اگزیم نشان می دهد طی سال های 92 تاکنون میزان درآمدهای صادراتی از درآمدهای نفتی پیشی گرفته و بیش از آن چه دولت نفت فروخته از روش مالیات توانسته منابع کسب کند. کارشناسان اقتصاد کلان معتقدند این که بالاخره پس از سال ها مالیات توانسته جای نفت را در بودجه دولت بگیرد حاوی دو پیام جدی است؛ نخست آن که ئولت باید با استفاده از ظرفیتی که در شرایط فعلی ایجاد شده تا آنجا که می تواند از اقتصاد نفتی فاصله بگیرد و به عبارتی فاصله موجود را برطرف کند و دوم آن که سیستم مالیاتی را مورد بازبینی قرار داده و به نقاط ضعف و قوت آن پی ببرد.
در این بین گروهی دیگر معتقدند این اتفاق ناشی از اراده دولت برای فاصله گرفتن از اقتصاد نفتی نیست بلکه شرایط ایجاد شده روند فعلی را بر دولت تحمیل کرده است و چه بسا با افزایش قیمت نفت بار دیگر درامدهای نفتی بودجه نیز تقویت شوند. در این رابطه توجه به صادرات نفت و تولید این محصول از اهمیت بالایی برخوردار است. پیش از این کشور ما در خوشبینانه ترین حال در حدود 1 میلیون بشکه نفت صادر و 2.7 میلیون بشکه تولید می کرد. در حال حاضر میزان صادرات به حدود 2 میلیون بشکه و تولید به 4 میلیون بشکه رسیده است. با این فرض که قیمت نفت افت نکرده بود به نظر می رسد درآمد نفت در حال حاضر دو برابر سال های قبل از تحریم بود و این رقم یعنی تداومسیاست های مالی و بودجه ای دولت بر مبنای درآمدهای نفتی.
به عبارتی به نظر می رسد کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و شیفت دولت به سمت مالیات بیش از آن که ناشی از سیاستی آینده نگرانه باشد تحت تأثیر جبر ناشی از تحریم ها و افت قیمت نفت است.به گزارش اگزیم نیوز قیمت نفت از رقمی 110 دلار در اواسط سال 2014 به حدود 50 دلار در سال جاری رسیده که این میزان افت تأثیر تندی را بر درآمدهای نفتی کشور بر جای گذاشته است.
در این بین غلامرضا سلامی، کارشناس و تحلیلگر مسایل اقتصادی معتقد است اگر درآمد مالیاتی در زمانی که درآمد نفتی رو به رشد بود بیشتر میشد و به عبارت دیگر درآمد مالیاتی از درآمد نفتی سبقت میگرفت، در این صورت این موضوع بسیار حائز اهمیت بود اما وقتی درآمد مالیاتی در نبود درآمد نفتی، پیشی میگیرد این امر طبیعی است و به معنای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی نیست.
وی معتقد است در سالهای اخیر حتی درآمدهای مالیاتی کشور نهتنها رشد نداشته است بلکه از کاهش درآمد نفتی هم آسیب دیده و کاهش درآمد نفتی به معنای کاهش واردات است. در شرایطی که با کاهش واردات درآمدهای مالیاتی از طریق عوارض پایین میآید یا تولیدات کارخانهها و شرکتها بر اثر کمبود مواد اولیه دچار افت میشود و این مساله بر درآمد مالیاتی اثر مستقیم دارد.
وی در ادامه افزود: آمارها نشان میدهند درآمد اشخاص حقوقی هم نسبت به سال گذشته کاهش یافته است. این موضوع نیز بر درآمد مالیاتی اثر دارد. این عوامل از کمبود منابع ناشی از درآمد نفت رخ داده است. با این اوصاف چگونه میتوان مدعی شد که درآمد مالیاتی رشد داشته است.
سلامی در ادامه با تأکید بر این که دولت در این وضعیت اقتصادی که سطح درآمدها کاهش یافته است، نمیتواند از این طریق پایه مالیاتی را افزایش دهد چرا که این مساله باعث ایجاد فشار به مردم میشود به مالیات بر ارزش افزوده به عنوان یکی از موانع رونق بازارها اشاره کرد و گفت: در شرایطی که اقتصاد با رکود شدید مواجه است نمیتوان روی این نوع مالیات هم حسابی باز کرد. روند مالیات در این بخش نیز کاهنده است. متاسفانه به علت وابستگی شدید اقتصاد ایران به نفت و این تصور که درآمد نفتی همیشه پایدار است و هیچگاه این نوع درآمدها را از دست نخواهیم داد بر موضوع درآمد مالیاتی پایدار کار نشده است و در این زمینه همیشه دچار غفلت شدهایم.
این تحلیلگر مسایل اقتصادی و مالی در ادامه گفت: اگر دولت به فکر این است که درآمد مالیاتی به معنای واقعی افزایش یابد و از درآمد نفتی پیشی بگیرد باید برای بلندمدت برنامهریزی داشته باشد. از طرف دیگر ساختار اقتصاد ایران معیوب و بیمار است، باید به طور کامل این بیماری تشخیص داده شود و بر اساس علائمی که این بیماری دارد برای آن نسخه پیچید. نه اینکه یکشبه تصمیم بگیریم و راهکارهای مقطعی برای بند آوردن تب بیمار ارائه دهیم. درست است که چند روزی تب بیمار پایین میآید اما همچنان مساله اصلی بر سر جای خود است و آن بیمار بهبودنیافته هر لحظه ممکن است با وضعیت بدتری مواجه شود.
نظر شما